لو رفتن برنامه آمریکا در برجام غربگرایان را به مخمصه انداخت
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۵۳۰۲۲
یک دیپلمات سابق و از حامیان برجام که طرفدار توافق به هر قیمت بوده، در واکنش به انتشار فایل صوتی رابرت مالی (نماینده معزول آمریکا در امور ایران) گفت: نباید قضیه تعلیق رابرت مالی را ساده یا یک توطئه بیمبنا فرض کرد و احتمال دست داشتن طرفهای منطقهای در افشای فایل صوتی مالی وجود دارد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، کوروش احمدی اظهار داشت: کورش احمدی اظهار داشت: در وُیس منتشره که من شنیدهام عمده مطالب توسط یک گوینده به زبان فارسی مطرح میشود؛ لذا مادامی که ویس اصلی را نشنوم و در مورد تاریخ و محل طرح آن و برخی جزئیات دیگر اطلاعی حاصل نکنم نمیتوانم قضاوتی در مورد آن بکنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: آنها به علاوه در هر مقطع زمانی ممکن است دست زدن به مانوری را برای منظوری خاص ضروری بیابند گاهی تندروی کنند، گاهی میانهروی کنند. ثانیا همیشه این امکان وجود دارد که در منازعه جناحهای مختلف در داخل کشورها، اقداماتی برای تخریب جناح مقابل و پیشبرد اهداف خاص سیاسی و جناحی صورت گیرد. ثالثا در این قضیه برجام طرفهای منطقهای متعددی هم فعال هستند و رابرت مالی دشمنان شناختهشدهای نیز دارد که ممکن است دست آنها در کار به اصطلاح افشای این فایلهای صوتی نیز باشد؛ لذا باید به شدت در این رابطه محتاط بود و در دام آنها نیفتاد.
احمدی در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود حذف رابرت مالی بهطور قطرهچکانی اطلاعات پرونده منتشر میشود و چرا تا این اندازه بزرگ جلوه میشود، گفت: واقعیت این است که بهطور قطرهچکانی هم اطلاعات در این مورد ندادهاند. همان حرفی را که اول زدند، یعنی سهلانگاری در حفظ اسناد محرمانه دارند میزنند توضیح اضافهای ندادهاند. سخنگویان آمریکایی در پاسخ به این سؤال گفتهاند که محدودیتهایی از نظر حفظ حریم خصوصی افراد دارند که حرفی بیمعنی است، چون دلیلی که برای تعلیق او عنوان کردهاند، ربطی به حریم خصوصی ندارد.
احمدی در پاسخ به این سؤال که پشتپرده انتشار اخبار مربوط به تعلیق رابرت مالی که هر چندوقت یکبار نکته تازهای از آن مطرح میشود از نظر شما چیست، گفت: «واقعیت این است که رابرت مالی به جناح چپ طیف سیاسی در آمریکا تعلق دارد. او سوابق متعددی در کار با فلسطینیها و حتی حماس داشته است. از یک خانواده چپگرای عرب- فرانسوی بوده و پدر و مادرش سوابق زیادی در حمایت از انقلاب الجزایر و فلسطین داشتهاند. تا این اواخر نیز او قویا مورد حمایت جناح چپ حزب دموکرات و کسانی مانند برنی سندرز بود و برای تصدی سمت فرستاده ویژه ایران علنا از سوی این طیف و حتی چپهای خارج از سیستم حمایت شد. به همین ترتیب لابی اسرائیل در آمریکا و مقامات اسرائیلی و جریان دست راستی در آمریکا سخت منتقد او بودند. این آن چیزی است که در مورد او در لایه بیرونی سیاست همیشه و از حدود ۲۵ سال پیش مطرح بوده است. آیا جریانهای راست در آمریکا توانستند حربهای برای زدن او پیدا کنند؟ آیا خطایی جدی مرتکب شده است؟ آیا ارتباطاتی داشته و اطلاعاتی از سوی او به کسانی داده شده که نباید داده میشد؟ روشن نیست. البته با توجه به حمایتهایی که او در داخل دولت بایدن دارد، نباید قضیه را ساده یا یک توطئه بیمبنا فرض کرد».
تلاش این دیپلمات سابق برای ماستمالی کردن ماجرای اظهارات منتشر شده رابرت مالی در حالی است که مالی هنگام تصدی نمایندگی آمریکا در امور ایران تصریح میکند: «ایالات متحده بهدنبال احیای برجام و سپس استفاده از این توافق بهعنوان نقطه شروع برای اعمال فشار بیشتر بر ایران است». این واقعیت، چیزی است که از همان دولت اوباما و ریلگذاری توافق برجام، مدنظر دولت آمریکا بود، اما غربگرایان برعکس، وانمود کردند تحریمها یکجا با برجام لغو خواهد شد و دوره ماه عسل با آمریکا آغاز میشود.
نکته دوم اینکه برخلاف فضاسازی آقای احمدی، رابرت مالی عنصری بهشدت ضدایرانی است و سال گذشته پس از وقوع اغتشاشات مهندسیشده در ایران، مدعی حمایت از آشوبگران و از اولویت خارج شدن مذاکرات با جمهوری اسلامی شد. منتها تفاوت امثال او با جمهوریخواهان این است که موازی با مذاکرات، حمایت از تحریم و بیثبات سازی سیاسی در داخل ایران را هم پیش میبرند و بنای حذف جدی تحریمها را ندارند؛ چنانکه دولت اوباما با تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا بر گستره تحریمها افزود تا اجرای برجام را گروگان باجخواهیهای بیشتر کند. در هر صورت به نظر میرسد لو رفتن اظهارات مالی، برای جریان بزککننده برجام گران تمام شده باشد.
منبع: کیهانمنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: اصلاح طلبان غربگرایان مذاکرات هسته ای برجام رابرت مالی تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۵۳۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.